حالا زمان انقلاب نیست آقای کلوپ!
یورگن کلوپ پس از باخت 4-1 لیورپول مقابل ناپولی گفت که تیم او باید خودش را دوباره بسازد.
یورگن کلوپ پس از باخت 4-1 لیورپول مقابل ناپولی گفت که تیم او باید خودش را دوباره بسازد.
به گزارش خبرنگار سرخ نیوز، این همان چیزی بود که افرادی مانند سر الکس فرگوسن و باب پیسلی را متمایز میکرد. آنها فقط یک گروه از بازیکنان چشمگیر، یک ترکیب جنگجو و یا یک روش پیروزی نداشتند بلکه از هر کدام بیش از یکی داشتند. منچستریونایتد فرگوسن در 26 سال 38 قهرمانی مختلف را بدست آورد و لیورپول پیسلی در 20 سال به 9 قهرمانی رسید. آنها زمانی که نیاز داشتند تا برای ادامه حکمرانی خود تغییرات بزرگی بوجود بیاورند، بدون اینکه حرکتشان از ریتم بیفتد و از جایگاه قدرت فاصله زیادی بگیرند، این کار را انجام میدادند. باب پیسلی در 9 فصل موفق شد 6 قهرمانی را بدست بیاورد و تنها یکبار از رده دوم پایینتر قرار بگیرد تا کارنامه درخشانی برای خود بوجود آورد و این دلیلی نداشت جز اینکه او میتوانست پایه تیم اصلی خودش را با گذر زمان از جان توشام و املین هیوز تا ایان راش و آلن هانسن تغییر دهد و کیفیت کارش را حفظ کند. این همان کاری است که فرگوسن در یونایتد انجام داد و وقتی مارک هیوز و استیو بروس توانستند طعم قهرمانی را بچشند، میراث آنها به اندی کول و رونی جانسون هم رسید و وقتی این دو بازیکن جانشین پیشکسوتان خود شدند، باز هم توانستند در کنار فرگوسن قهرمانی فوتبال انگلیس را کسب کنند. این مسیر به وین رونی و ریو فردیناند ختم شد و آنها هم قهرمانیها را ادامه دادند و این راز دوام فرگوسن بود؛ تغییر مداوم و انتقال نسل به نسل موفقیت، بدون تغییرات یکجا و ناگهانی. بنابراین وقتی یورگن کلوپ پس از باخت 4-1 لیورپول مقابل ناپولی گفت که تیم او باید خودش را دوباره بسازد، نباید منتظر غافلگیری بزرگی باشیم. این همان صحبتهایی است که در سالهای گذشته در لیورپول و پیشتر از آن، درخشش کوتاه مدت را به تسلط طولانی مدت تبدیل کرده است. اما زمانی که کلوپ برای این تحولات انتخاب کرد، کمی عجیب بود. او درست زمانی درباره انقلاب و تحول دوباره صحبت کرد که کمتر از هفت روز از بسته شدن نقل و انتقالات گذشته بود. این در حالی بود که در آخرین روز او با توجه به مصدومیت تیاگو آلکانترا، مجبور شد آرتور ملو را به صورت قرضی از یوونتوس جذب کند. البته این روش تغییر را برای خط حمله خود انتخاب نکرد. به عنوان مثال او دیگو جوتا را زمانی به تیم آورد که لیورپول از نظر قدرت تهاجمی در سطح خوبی قرار داشت اما کلوپ به یک جانشین طولانی مدت برای روبرتو فرمینو فکر میکرد. یا لوئیز دیاز قبل از اینکه سادیو مانه تیم را در تابستان به مقصد بایرن مونیخ ترک کند، به تیم اضافه شد. بازی مقابل ناپولی نشان داد که او به یک هافبک تمام عیار هم نیاز دارد؛ هافبکی که بتواند در تمام نقاط زمین، به بازیکنان حریف فشار بیاورد. این خلایی بود که دربرابر ناپولی حس شد. صحبت از تغییر و تحول و بازسازی دوباره قابل درک است اما هواداران لیورپول نمیتوانند نگران چنین مسالهای نباشند. آنها درگیر چهار رقابت مختلف هستند و بازیکنان تیم کلوپ اکثرا در میانه فصل باید به کمک تیمهای ملی کشورهایشان بروند تا در جامجهانی قطر حضور پیدا کنند بنابراین اگر تغییرات حساب شده و طولانیمدت نباشد، میتواند آسیب جدی به قرمزهای آنفیلد وارد کند. همین حالا کلوپ تیم رشکبرانگیزی دارد اما حقیقت این است که او باید بدون اینکه تیمش از شرایط ایدهآل خودش فاصله بگیرد، طی 18 تا 24 ماه آینده این بازسازی را ایجاد کند و جان تازهای به تیمش بدهد. اگر لیورپولیها بخواهند وارد فرآیند تغییر نسل بشوند، قطعا زمان بیشتری درگیر آن خواهند بود و شکی نیست که از رقبایی مانند چلسی، منچسترسیتی، آرسنال، منچستریونایتد، تاتنهام و حتی نیوکاسل عقب میمانند.
افزودن دیدگاه
دیدگاه کاربران