برانکو و یحیی؛ از منطق صد درصدی تا تصمیم گیری با احساسات/ چرا یحیی گل محمدی مانند پروفسور محبوب نیست؟
امروز در بدنه هواداری پرسپولیس، یحیی گل محمدی حتی نیمی از محبوبیت برانکو ایوانکوویچ را ندارد؛ اما دلیل این مسئله چیست؟
به گزارش خبرنگار سرخ نیوز، یحیی گل محمدی بعد از تساوی پرسپولیس مقابل مس رفسنجان در هفته پانزدهم لیگ برتر 1402 از سمت خود در پرسپولیس استعفا داد، استعفایی که این بار بسیار جدیتر از استعفاهای متعدد قبلی وی بود و در نهایت نیز منجر به جدایی وی از پرسپولیس شد.
یحیی گلمحمدی زمستان 1398 پرسپولیس صدرنشین را تحویل گرفت و به بهترین شکل ممکن روند موفقیت پیشینیان خود را حفظ کرد. پرسپولیس با یحیی گلمحمدی سه بار فاتح لیگ شد، به فینال لیگ قهرمانان رسید، سه گانه تجربه کرد و حال روی کاغذ افتخاری کمتر از برانکو ایوانکوویچ کسب نکرده است.
ولی امروز در بدنه هواداری پرسپولیس، یحیی گلمحمدی حتی نیمی از محبوبیت برانکو ایوانکوویچ را ندارد. جدایی گلمحمدی قطعی شد اما این احتمال حداقلی خواهد بود که شاهد تجمع هواداران مقابل باشگاه باشیم، حتی رضا درویش فشار چندانی بابت جدایی گلمحمدی تجربه نخواهد کرد و فشارها روی او تنها من باب انتخاب سرمربی جدید خواهد بود.
او حتی به اندازه گابریل کالدرون آرژانتینی در روز جدایی از پرسپولیس نیز محبوبیت ندارد، شخصی که بعد از 16 بازی با پرسپولیس 34 امتیاز کسب کرده بود و اگر میانگین امتیازی فعلی پرسپولیس را به 16 بازی تعمیم دهیم، تفاوت یحیی و کالدرون تنها 2 امتیاز خواهد بود و حتی دوران پرافتخاری که با گلمحمدی طی شده نیز کمکی به این مربی نخواهد کرد!
این در حالی است که پرسپولیس با میانگین امتیازی 2 در جایگاه سوم جدول است و جبران فاصله دو امتیازی تا صدر جدول تا پایان فصل غیرممکن و محال نخواهد بود.
دلیل این تفاوتها چیست؟ در این گزارش همراه باشید تا از زاویه دیگری این موضوع را بررسی کنیم.
ضعف حافظه جمعی
قطعا یکی از مهمترین دلیل این تفاوت ضعف حافظه جمعی است. ضعف حافظه جمعی از این بابت که احتمالا پرسپولیسیها فراموش کردهاند که در نیمه دوم فصل پایانی برانکو در پرسپولیس تیم چندان سر حالی نداشتند، زمانی که بازیکنان جدید به تیم اضافه شدند بودند اما پرسپولیس در آسیا در مرحله گروهی حذف شد و نزدیکترین قهرمانی خود در لیگ را در تمام این سالها همان زمان کسب کرده است.
در واقع این نگاه به گذشته ریشه تاریخی در فرهنگ ایران داشته و دارد. ارزشمندی افتخارات گذشته، تقدیس پیشینیان و البته فراموش کردن ضعفهای گذشته یکی از مواردی است که یک رویکرد رایج در میان ایرانیان است که به جای خود به تفصیل قابل بررسی خواهد بود، اما مشکل یحیی گل محمدی در پرسپولیس فراتر از این مسائل است.
یخ، حرفهای و منطقی، برانکو ایوانکوویچ
برانکو ایوانکوویچ به طور یکی از تاثیرگذارترین شخصیتها در سالیان اخیر فوتبال ایران است. مرد کرواتی که با تصمیمات قاطعانه، حرفهای و البته منطقی خود شناخته میشود. برانکو در بازگشت به فوتبال ایران شباهتی به دوره اول خود نداشت، او در لولی بالاتر از بازیکنان خود را میدید، فلسفه خود را تحت هر شرایطی پیاده کرد، هر بازیکنی که مطابق برنامهاش نبود را حذف کرد و ...
برانکو ایوانکوویچ در بهترین زمان ممکن از پرسپولیس جدا شد، در اوج محبوبیت، با بهترین عملکرد ممکن، با کسب تمام افتخارات، رقم زدن دراما در لیگ قهرمانان آسیا، به اوج رساندن تیمی که از معادلات قهرمانی کنار رفته بود و البته عقد قراردادی بسیار بهتر با یک تیم عربستانی.
در واقع برانکو در تابستان سال 1398 نمیتوانست تصمیم بهتری از جدایی بگیرد و خب تبعات آن تصمیم نیز تا همین امروز در روزمه کاری وی مشخص است.
گرم، احساسی و غیر منطقی، یحیی گل محمدی
سمت مقابل برانکو، یحیی گلمحمدی است. او مرد بالا و پایینهاست. دوران فوتبال او نیز همین گونه بوده، از آن تب مالتی که میتوانست دوران فوتبالش را به پایان برساند تا بازگشت به اوج بعد از 30 سالگی، از آن چیپ معروف در جام ملتهای 2004 تا گلزنی در جام جهانی 2006.
دوران مربیگری او نیز داستانی مشابه دارد. رسیدن به نیمکت پرسپولیس و استارت پروسه پیشرفت تیمی و در نهایت تصمیمات اشتباه در فینال جام حذفی مقابل سپاهان و از دست دادن قهرمانی و آن داستانهای معروف خداحافظی مهدی مهدویکیا.
یحیی در نفت تهران درخشان بود، در ذوبآهن عالی ظاهر شد و دقیقا زمانی که باید از این تیم جدا میشد به حضورش در ذوبآهن ادامه داد و در ادامه اخراج محترمانه در اوایل فصل را تجربه کرد. کسی هیچ گاه متوجه نشد چرا او راهی اکسین البرز شد، چرا آن تراکتور بخت برگشته را تحویل گرفت. در شهرخودرو یحیی اعتبار از دست رفته را دوباره به دست آورد و بعد از آن نیز پرسپولیس، اما ...
دوران مربیگری یحیی گل محمدی در پرسپولیس را از این نظر ببینید. نقطه پایان آن کجا بوده؟ تا کجا قرار بود ادامه داشته باشد؟ کدام نقطه پایان بهتر از سه گانه، ناکام گذاشتن رقیب سنتی در دو رقابت مستقیم، پس گرفتن قهرمانی. یحیی بهتر است با خودش رو راست باشد، آیا اوایل تابستان امیدوار به رفع مشکلات بوده که به حضورش در پرسپولیس ادامه داده؟
اخیرا نزدیکان گلمحمدی از عدم تمدید قرارداد وی در تابستان به عنوان یکی از موارد ناراحتی او گفتهاند. بسیار هم عالی، کاملا هم حق سرمربی فاتح سه گانه بوده اما به واقع نقطه پایان کجاست؟ نقطه پایان را مربی قهرمان خود باید تعیین میکرد، نه این که با درگیر کردن عواطف و احساسات کار را به جایی برساند که دیگران برای او تعیین کنند.
برانکو و یحیی؛ روی کاغذ تفاوتی نیست، اما ...
روی کاغذ عملکرد یحیی گل محمدی و برانکو ایوانکوویچ تفاوت چندانی ندارد. نیازی به شمارش آمار تکراری نیست، این دو در مدت تقریبا مشابهی که هدایت پرسپولیس را برعهده داشتند نتایج تقریبا مشابهی کسب کردند اما اگر آمار و کاغذ را کنار بگذاریم، برانکو یک مربی قهرمان برای سرخها است و یحیی نه.
شاید برانکو حتی از چاشنی بخت و اقبال هم برخوردار بود، او در واقع در هفتههای اول لیگ پانزدهم یک قدم تا اخراج فاصله داشت، اما در همان بخت و اقبال برانکو نیز اثر تدبیر وی مشاهده میشد. طاهری مدیر وقت سرخها درباره حمایت از کادر فنی، پیش بینی آینده روشن و ... گفته بود، اما واقعیت حمایت آن روزها، مبلغ قرارداد برانکو با پرسپولیس و ضرر و زیانی بود که سرخها در صورت اخراج او باید پرداخت میکرد، بود. این هم هنر یک مربی است که با مبلغ بالای قرارداد، خودش را بیمه کند.
پرسپولیس با برانکو دراما به معنای واقعی را تجربه کرد، از همان فصلی که سرخها به آسیا رسیدند میتوان یک سریال جذاب چند قسمتی ساخت، اما با یحیی؟ موفقیتها همان بود، بدون چاشنی دراما.
در مورد جدایی هم میتوان مقایسهها داشت، برانکو یک طرفه فسخ کرد و پنهانی با تیم عربستانی به توافق رسید ولی گلمحمدی استعفا داده و نمایندهاش یکشنبه برای فسخ توافقی راهی باشگاه پرسپولیس خواهد شد و احتمالا در زمانی که مشخص نیست حدود نیمی از قرارداد فصل جاری خود را دریافت خواهد کرد. اگر اولی در جایگاه قهرمان است و دومی محبوبیتی در حد مربیان ناکام دارد نیز برمیگردد به همان زمان جدایی که برانکو بعد از کسب سه گانه را برای جدایی انتخاب کرد و یحیی ...
اشتباهات برای درس گرفتن است، نه تکرار، تکرار و تکرار
دوران مربیگری یحیی گلمحمدی تصمیمات اشتباه کم نداشته است. از انتخاب اعضای کادر فنی تا سهل گرفتن فصل نقل و انتقالات و اقدامات دیر هنگام. قهر و استعفاهای بدموقع یحیی گلمحمدی بیشترین آسیب را به پرستیژ این مربی زد و نکته منفی برای او، ادامه و حتی تشدید این موارد در روزهای پایانی حضورش در پرسپولیس بود.
یحیی ابدا روزهای آرامی در پرسپولیس نداشت، مسائل بسیاری علیه او بود، موفقیتهای او به پیشینیانش ارتباط داده شد و هیچ گاه در نقل و انتقالات خیال راحت نداشت. مدیرعامل باشگاه رسما وسط خیابان بد و بیراه حواله او کرد، مدیر دیگری برای تقویت تیم تنها چرندیات تحویل داد و با مدیر دیگر باشگاه مدتهای زیادی تنها در حد سلام و علیک از دور ارتباط داشت.
اما یحیی گلمحمدی اگر برای آینده مربیگری خود برنامه جدی دارد، باید بنشیند و بدون تعارف با خود و بدون باور چشم بسته به برخی از اطرافیانش برای یک بار هم که شده دوران حضور خود در پرسپولیس با را نکات سیاه و سفیدش مرور کند.
تمامی فعالیتهای خود در نقل و انتقالات را یک بار دیگر رصد کند. استعفاهای خود را بشمارد و تمام فرصتهای قبلی برای جدایی قهرمانانه را هم ببیند، تمام اتفاقاتی که محبوبیت امروز یحیی را میتوانست چند برابر کند. هر چند این را هم باید گفت، در فرهنگی که همواره پیشینیان «قهرمان» بودهاند، او نیز با اولین ناکامی بعدی سرخها گزینه بازگشت به پرسپولیس و البته موقعیتهای بهتر خواهد بود.
افزودن دیدگاه
دیدگاه کاربران