آجورلو: انتقام قهرمانی را از ما گرفتند/ چهره های پشت پرده کودتا، استقلال را به دوران ماقبل قهرمانی برگرداندند
مدیرعامل پیشین باشگاه استقلال گفت: چهره های پشت پرده کودتا، استقلال را به دوران ماقبل قهرمانی برگرداندند.
مدیرعامل پیشین باشگاه استقلال گفت: چهره های پشت پرده کودتا، استقلال را به دوران ماقبل قهرمانی برگرداندند.
به گزارش سرخ نیوز و به نقل از تسنیم، مصطفی آجورلو مدیرعامل پیشین باشگاه استقلال بالاخره سکوتش را شکست و کاملتر و با جزئیاتی دقیقتر از دوره 387 روزه حضورش در استقلال گفت. او در این گفتوگو در مورد نکات مختلفی صحبت کرد، از کودتای شبانه تا جرمی که در استقلال مرتکب شد تا کسب درآمد 200 میلیاردیاش برای این باشگاه و آمادگیاش برای مناظره با آنهایی که به زعم او امروز ژست طلبکار گرفتهاند. آقای آجورلو، با گذشت حدود هشت ماه از پایان دوره مدیریت شما در استقلال همچنان موضوعات مختلفی درباره این دوره یک ساله مطرح میشود، اما به نظر میرسد در دو مصاحبه قبلی به این ابهامها به شکل کامل پاسخ ندادید؟ ابتدا به محضر مردم شریف ایران و هواداران عزیز باشگاه استقلال سلام عرض میکنم و امیدوارم بخشی از موضوعات و ابهامات ایجادشده در این مدت برای آنها رفع شود. حقیقت این است که در این مدت بیاخلاقی گسترده و کمسابقهای علیه تیم مدیریتی استقلال در طول یک دوره موفق 12 ماهه انجام شد که محدود به معادلات ورزشی نیست. من از مهر 1400 تا مهر 1401 توفیق خدمت در استقلال را داشتم، خدا را شکر بعد از 9 سال بهترین و مقتدرانهترین قهرمانی استقلال بدون شکست در این دوره رقم خورد و در روز خروج من از باشگاه، تیم با اختلاف تفاضل گل همامتیاز صدرنشین بود. نمیدانم اگر چنین نتایج درخشان و موفقی حاصل نمیشد چه میخواستند بگویند؟ آنچه مسلم است چهرههای پشت پرده آن کودتای شبانه مخالف ثبات و آرامش استقلال بودند که تغییرات موردنظرشان را ایجاد کردند تا مانع از تکرار قهرمانی شوند و استقلال را تضعیف و به دوران ماقبل قهرمانی بازگردانند. هفت ماه شبانه روز مشغول تخریب بنده و فصلی بودند که استقلال قهرمان شد. به هر حال وقتی شما مدیرعامل قهرمان و صدرنشین را در یک اقدام غیرورزشی برکنار میکنید باید برای هوادار دلیل و توجیه بیاورید، تنها توجیهی که به ذهنشان رسید، تهمت و تخریب بود. شما دیدید هرگونه تهمتی که توانستند گفتند و کم نگذاشتند. فکر میکنم این حجم از تخریب در تاریخ فوتبال ایران کمنظیر است. حالا که نگاه میکنم، میفهمم قهرمانی و موفقیت استقلال چقدر حس انتقام و کینه درست کرد، هم در بین مخالفان استقلال و هم در میان به ظاهر دوستان. این قهرمانی به خیلیها برخورد. فکر کردند در سال دوم این تیم شکست میخورد، اما وقتی دیدند همچنان صدرنشین است از در دیگر وارد شدند. من در دو مصاحبه قبلی سعی کردم درباره عملکرد خودم حرف بزنم نه دیگران، اما حجم دروغها آنقدر زیاد بود که اگر من هر روز صحبت میکردم، صبح فردا دروغ تازهای مطرح میشد. کسانی که من را میشناسند، میدانند علاقهمند نیستم مدام مصاحبه کنم و جواب حرفهای نادرست را بگویم، اما به حدی این بیاخلاقیها ادامه پیدا کرد که احساس میکنم الان سخن نگفتن جفا به زحماتی است که در این مدت کشیده شده و اتفاقات خوبی که برای استقلال رقم خورده است. ممکن است برخی جریانهای سیاسی در داخل و خارج از کشور با آجورلو مسئله شخصی داشته باشند یا دنبال تسویه حساب و تخریب فردی و جناحی باشند، اما در واقع مشغول انتقامگیری از یک سال گذشته و قهرمانی استقلال بودند. انگار این قهرمانی و آن صدرنشینی خیلی برای اینها گران آمده بود. جالب است این تخریبها دقیقاً پس از قهرمانی شروع شد. گفتند که آجورلو میخواهد از استقلال به فدراسیون برود و به همین دلیل در فصل نقلوانتقالات فعال نیست. بعد که تیم با قدرت بسته شد و بنده هم به انتخابات فدراسیون نرفتم و با افتخار در استقلال ماندم، نقشههای جدید کشیدند و داستانهای تازه درست کردند. این افراد عاملان اصلی ناکامی این فصل استقلال هستند و باید بیایند و پاسخ دهند. هم در مدیریت تیم قهرمان اختلال ایجاد کردند و هم حاصل کارشان این شرایطی بود که دیدید. برای پوشاندن واقعیت آنچه که کرده بودند هم یک راه ساده پیدا کردند و آنهم تخریب و وارونهنمایی بود. انواع و اقسام اتهامها را علیه بنده گفتند تا ذهنها را مشوش کنند که البته در بین هواداران توفیقی نداشتند. اما کاری که کردند فقط این نبود؛ اینها در واقع استقلال را به دوران ماقبل قهرمانی بردند. نتیجه و هدف کارشان این بود. با وجود این حجم تخریبها، من در این مدت چیزی جز علاقه و محبت از مردم عزیز و هواداران پرشور ندیدم و البته از مخالفان و به ظاهر دوستان هم چیزی جز بغض و کینه ندیدم. هواداران استقلال در این یک سال - قبل و پس از قهرمانی - احساس قدرت و اقتدار میکردند که انگار خوشایند خیلیها نبود. در حد امکان و فرصتی که وجود داشت در این دو مصاحبه تلاش کردم به این سؤالات و ابهامات پاسخ بدهم، با این وجود اگر سؤالهایی هم باقی مانده که به آن پاسخ داده نشده است، آماده پاسخگویی هستم. به هر حال یکی از جدیترین سؤالات این دوره مسئله هزینه 700 میلیاردی برای باشگاه استقلال است که حرف و حدیث زیادی درباره آن گفته شد. ماجرای آن چیست؟ من در برنامه فوتبال برتر به شکل کامل در مورد این حدود 700 میلیارد توضیح دادم که ابتدا میگفتند شما 700 میلیارد خرج کردید. یک بار که گفتند 1300 میلیارد خرج کردید. بعد مشخص شد این حرفها نادرست است، حالا گفته میشود این مبلغ در زمان شما وارد باشگاه شده است. در آن دوره 12 ماه مجموعاً کمی کمتر از 700 میلیارد تومان به حساب باشگاه استقلال واریز شد که 359 میلیارد فروش سهام در بورس بود، حدود 200 میلیارد درآمد بود و 150 میلیارد تومان وام که جمع این عدد با مقداری کسورات میشود همان حدود 700 میلیارد تومان و اعلام هم کردم 123 میلیارد تومان از این مبلغ در حساب باقی بود که من از استقلال بیرون آمدم. پس در زمان حضور من مجموعاً حدود 580 میلیارد تومان هزینه شده و بارها گفته شد هزینه شدن 700 میلیارد نادرست و دروغ است. میدانستند که نادرست و خلاف واقع است باز هم اصرار به گفتن حرف دروغ داشتند، چون هدف تخریب آجورلو بود. 150 میلیارد وام را هم دریافت کردیم که جزئی از همین 700 میلیارد ورودی است تا هزینههای فصل جدید تأمین شود که از بازار نقلوانتقالات عقب نیفتیم و بعد پس از گرفتن اسپانسر بهصورت ماهانه آن را تسویه کنیم. به هر حال یکی از جدیترین سؤالات این دوره مسئله هزینه 700 میلیاردی برای باشگاه استقلال است که حرف و حدیث زیادی درباره آن گفته شد. ماجرای آن چیست؟ من در برنامه فوتبال برتر به شکل کامل در مورد این حدود 700 میلیارد توضیح دادم که ابتدا میگفتند شما 700 میلیارد خرج کردید. یک بار که گفتند 1300 میلیارد خرج کردید. بعد مشخص شد این حرفها نادرست است، حالا گفته میشود این مبلغ در زمان شما وارد باشگاه شده است. در آن دوره 12 ماه مجموعاً کمی کمتر از 700 میلیارد تومان به حساب باشگاه استقلال واریز شد که 359 میلیارد فروش سهام در بورس بود، حدود 200 میلیارد درآمد بود و 150 میلیارد تومان وام که جمع این عدد با مقداری کسورات میشود همان حدود 700 میلیارد تومان و اعلام هم کردم 123 میلیارد تومان از این مبلغ در حساب باقی بود که من از باشگاه استقلال بیرون آمدم. پس در زمان حضور من مجموعاً حدود 580 میلیارد تومان هزینه شده و بارها گفته شد هزینه شدن 700 میلیارد نادرست و دروغ است. میدانستند که نادرست و خلاف واقع است باز هم اصرار به گفتن حرف دروغ داشتند، چون هدف تخریب آجورلو بود. 150 میلیارد وام را هم دریافت کردیم که جزئی از همین 700 میلیارد ورودی است تا هزینههای فصل جدید تأمین شود که از بازار نقلوانتقالات عقب نیفتیم و بعد پس از گرفتن اسپانسر بهصورت ماهانه آن را تسویه کنیم. از همان 580 میلیارد اگر 200 میلیارد بدهی پرداخت شد 380 میلیارد باقیمانده چه شد؟ به جز بدهی ما دو تیم دیگر هم باید میبستیم، اول تیمی که قهرمان شد و به خواست کادر فنی شش هفت بازیکن جدید به آن تیم اضافه کردیم و مبالغ قرارداد اعضای تیم را دادیم و دوم تیم فصل اخیر. خوب این تیمها که رایگان بسته نشدند. مجموع هزینههای تیمی که قهرمان شد با هزینههای جاری و سفرها و پاداشها و مبالغ قرارداد اعضای تیم را پرداخت کردیم که حدود 270 میلیارد تومان بود. سعی کردیم همه پرداختیها به موقع و منظم باشد و شما دیدید که یک بار هم اعتراضی به مباحث مالی نبود. اعضای تیم با آرامش و تمرکز به فضل خدا بهترین قهرمانی را جشن گرفتند بدون شکست. فصل بعد هم که فصل اخیر بود در همان ابتدای فصل حدود 107 میلیارد تومان از مبالغ قراردادها را به اعضای تیم پرداخت کردیم که خود بازیکنان هم اشاره داشتند، بارها مصاحبه کردند که ما بعد از دریافتی اول فصل دریافتی قابل توجه دیگری نداشتیم. خوب این 107 میلیارد تومان هم که اسنادش موجود و کاملاً مشخص است پس تکلیف این 580 میلیارد تومان که هزینه شده است تا ریال آخر مشخص بود، چه ابهامی وجود داشت که هشت ماه در این مورد دروغ گفتند؟! این مسئلهای است که برای اولین بار مطرح میشود، بدهیهای گذشته باشگاه استقلال چه ارتباطی به وزارت ورزش دارد؟ ببینید بخشی از این بدهیها در دفاتر و اسناد مشخص و روشن بود و بخشی در دفاتر ثبت نشده بود. مثلاً فردی که 10 میلیارد تومان طلبکار بوده در دفاتر 10 میلیارد طلب دارد، اما حکم گرفته با تأخیر تادیه و دیرکرد حالا 30 میلیارد طلب دارد. وزارت ورزش بر همین اساس در همان دی ماه سال 1400 متعهد شد تا سقف 135 میلیارد تومان بدهیهایی که در دفاتر ثبت نشده و مربوط به قبل از این تاریخ بوده است را پرداخت میکند و در این راستا تعهد رسمی داده شد. خوب ما این مبالغ را هم پرداخت کردیم، مثل بیمه، مالیات یا احکام قضایی طلبکاران همراه با خسارت تأخیر، تادیه که این مبالغ بیش از ارقام ثبت شده در دفاتر بود. مثلاً بدهی 34 میلیاردی به بیمه در دفاتر باشگاه دیده نمیشد، اما شرکت بیمه از حساب برداشت کرد. بر این مبنا درست است که ما از محل فروش سهام این مبالغ را پرداخت کردیم، اما حالا پرداخت این 135 میلیارد تومان بر عهده وزارت ورزش است. اگر بحث برداشت بیش ازاندازه از محل فروش سهام بورس میشود طبق توافق وزارت ورزش بوده و نسبت به آن متعهد است تا جایگزین شود و آن وقت میبینیم که پرداخت این میزان از بدهیها وظیفه ما نبوده است، اما بر اساس شرایط باشگاه و برای جلوگیری از خسارت و ضرر بیشتر همچنین بسته نشدن پنجره نقلوانتقالات، مسدود نشدن حسابهای بانکی و موانع دیگری که وجود داشت مجبور بودیم این بدهیها که هیچکدام هم به دوره مدیریتی بنده مربوط نمیشد را پرداخت کنیم. برگردیم به همان مسئله و بحث مالی باشگاه در زمان شما، زمانی که مبلغ 123 میلیارد وجود داشت، چرا خود شما برای پرداخت طلب استراماچونی اقدام نکردید؟ اول اینکه در فهرست بدهیها، اولویت با پرداخت بدهیهای قطعی است. اولویت اول بدهیهای مورد تأیید کمیته مصارف از محل فروش سهام بورس بود که قطعی شده و میبایست در همان زمان فوراً پرداخت میشد و حدود 90 میلیارد تومان با تأیید کمیته مصارف به همین عنوان پرداخت شد. طلب بیمه و مالیات هم از جمله بدهیهای معوق قطعی بود که اصلاً 34 میلیارد بدهی بیمه را مستقیماً از حساب باشگاه برداشت کردند. در آن مقطع تشکیل کمیته مصارف حکم آقای استراماچونی هنوز نهایی و قطعی نشده بود و احکام قطعی دیگری وجود داشت که باید پرداخت میکردیم. تاریخ رسیدن احکام و اعلام موعد پرداخت مشخص است. بعد از اعلام حکم نهایی دادگاه عالی ورزش در اواخر مرداد، فیفا مهلتی برای پرداخت بدهی در نظر گرفت و بعد اعلام شد برگزاری جلسه مربوطه کمیته انضباطی در این خصوص به بعد از جام جهانی موکول شد. پس تا بعد از مسابقات جام جهانی هنوز برای پرداخت این مبلغ فرصت بود. بعد هم اعلام کردند که از استراماچونی درخواست شده شماره حساب اعلام کند. یعنی کمی قبل از تغییر بنده این حکم آمده بود و کمتر از دو ماه بعد تغییرات انجام شد. دلیل دوم این بود که بدهیهای قطعی با استفاده از منابع بورس پرداخت شده بود، مبلغ 123 میلیارد تومان ضمانت وامی بود که از بانک دریافت شد پس باید طلب استرا را از محل جذب اسپانسر پرداخت میکردیم که در انتظار امضای قرارداد اسپانسر هم بودیم، اما مهلت ندادند و زمانی تغییرات اتفاق افتاد که هنوز قرارداد قبلی اسپانسر تمام نشده بود و امکان امضای قرارداد جدید نبود. بنده اواخر مهر ماه از استقلال جدا شدم، بعد از جدایی من مجوز برداشت از حساب را دریافت و کل آن مبلغ را هزینه کردند، خوب وقتی حکم استراماچونی قطعی شده از همین محل مبلغ آن را پرداخت میکردند در حالی که دلار هم به قیمت فعلی نرسیده بود و طلب ایشان هم کمتر بود. اگر من مانده بودم در استقلال، مسئولیت پرداخت این بدهی را برعهده داشتم که راهحلهای لازم هم وجود داشت و اقداماتی هم انجام شده بود. ما در آستانه امضای قرارداد اسپانسر بودیم. قرارداد ما با اسپانسر یک ساله بود و هنوز تمام نشده بود که من رفتم. اما در دورانی که بودم در حال تمدید قرارداد بودیم و در آستانه تفاهم. از محل پیشپرداخت قرارداد جدید این مبلغ را پرداخت میکردیم. ما بدهیهای قطعی را پرداخت کرده بودیم و بدهی استراماچونی هنوز بدهی قطعی نبود پس اول باید بدهیهای قبلی که قطعی شده بود را میدادیم که این کار را کردیم. من تقریباً بدهیهای دوران خود و حتی دوران قبل از خودم را پرداخت کردم و قطعاً در همان پاییز مبلغ طلب استرا را هم پرداخت میکردیم، اما به ما امان ندادند و مدیرعامل تیم قهرمان را تغییر دادند. مثل این است که شما راننده در حال حرکت را از پشت فرمان بلند کنید و بعد بگویید ماشین به دره سقوط کرد و راننده را مقصر جلوه دهند. ما در جاده درست با سرعت خوب در حال حرکت بودیم. شما راننده را تغییر دادید. بعد که نتوانستند امور را سامان دهند، خواستند پای دیگران را وسط بکشند. اتفاقاً الان من طلبکارم و آنها بدهکار. این تیم قهرمان و بدون حاشیه را به این روز کشاندید که تا پایان فصل اسپانسر نداشت. روند درآمدزایی باشگاه قطع شد و به جای کار، مدام اسناد محرمانه معلوم نیست از کجا بیرون میآمد که مثلاً ما تخریب شویم. در سپاهان، پرسپولیس، فولاد و گلگهر هم اسناد محرمانه و قراردادها بیرون آمد؟ انواع بیاخلاقیها برای فرار از پاسخگویی انجام شد. امروز عاملان کودتا پاسخ دهند که چرا استقلال را به این روز انداختند؟ چرا باید دستاورد تبلیغات محیطی از بین برود؟ چرا نتوانستید آن را حفظ کنید؟ چرا از حق استقلال دفاع نکردید؟ استقلال را به عقب بازگرداندند، بعد هم طلبکار شدند. اتفاقاً من الان مدعی هستم و کارگردانان اصلی باید پاسخ بدهند. منتهی پاسخ این شکلی بوده است که قراردادهای بازیکنان بیرون میآید. عدد و رقم درست میکنند و جدول غیرواقعی به نام پرداخت وام پخش میکنند. این کار چه کسانی است؟ چرا برای فولاد، گلگهر و سپاهان و پرسپولیس این اتفاقها نمیافتد؟ مشکلات خودشان را میخواستند با تخریب بنده حل کنند، اما به واقع حل شد؟ نه، نمیشود. اینها جای درآمدزایی اسپانسر را نمیگیرد. بگویند با محیطی چه کردند؟ بگویند چقدر درآمد داشتند؟ با افکار انقباضی نمیشود استقلال را اداره کرد. با تفکرات سه دهه گذشته ورزش نمیشود. با صراحت میگویم که آن دوران تمام شده است. جالب است عدد و رقمهای استقلال را میگویند و فضاسازی میکنند، بعد تیمهای دیگر خیلی راحت اعداد بالاتر هزینه میکنند و در بازار جلو میافتند تا استقلال را از کورس قهرمانی دور نگاه دارند. این اتفاقی است که اگر مراقب نباشیم میافتد. استقلال تیم بزرگی است و باید بهترین نقلوانتقالات را داشته باشد. باید بهترین تیم برای استقلال بسته شود. حالا که به اینجا رسیدیم بگویم که قوانینی مثل فیرپلی مالی بدون تلاش برای کسب حق فوتبال در نهایت به پسرفت فوتبال میانجامد. با این قوانین به جای اینکه سایز واندازه اقتصاد فوتبال را بزرگ کنند برعکس در حال کوچک کردن و محدود کردن اقتصاد فوتبال هستیم. برگردیم به سؤال شما؛ من اگر بودم حتماً بعد از قطعی شدن حکم، بدهی استرا پرداخت میشد، ولی عملاً وقتی برای این کار نبود. با این وجود مسئله استراماچونی به یک بحران جدی برای استقلال تبدیل شد؟ باید ببینیم بحران چگونه ایجاد شده که فکر میکنم هواداران استقلال کاملاً آگاهی دارند و به یاد میآورند. یک زمانی جزئیات قرارداد استراماچونی منتشر شد و موجب رفتن این مربی فراهم آمد. با وضعیتی که استراماچونی رفت، میخواستند ساپینتو هم برود و به همین منظور قراردادش منتشر شد تا تمرکز این مربی بههم بخورد. ساپینتو شخصیت متفاوتی بود که ماند و جنگید، چون به توانمندی خودش و تیمش اعتقاد داشت. از موفقیت ساپینتو خوشحال نبودند، چون بر این باور بودند، نمیتوانند این موفقیت را به نام خودشان ثبت کنند، نه برای این مربی بازیکنی جذب شد و نه کمکی به او کردند. آخر سر هم 62 امتیاز گرفت و چهار امتیاز تا قهرمانی کم داشت. به فینال جام حذفی هم رسید. بروید از فرهاد مجیدی و ساپینتو بپرسید که در آن دوره یک ساله چه شرایطی برایشان فراهم بود؟ این مربی شایسته و توانمند که میهمان کشور ما بود، خودش ایستاد و با تلاش بازیکنان و حمایت هواداران به پیش رفت و توجهی به موانع و مخالفتها نکرد. برای قهرمانی و موفقیت باید همه شاخصهها در کنار هم باشد. شما فصل قبل میبینید ابتدای فصل روزبه چشمی، یامگا و ژستد را آوردیم. فرهاد مجیدی در نیمفصل درخواست تقویت تیم را داشت، حردانی، سیلوا و آمانوف را جذب کردیم، از فرهاد بپرسید از زمانی که سیلوا را به باشگاه معرفی کرد چه مقدار زمان گذشت تا در تمرین تیمش حاضر شد؟ قهرمانی و موفقیت حاصل کار جمعی است، نه تخریب و شیطنت و حاشیه. برای تقویت تیم ساپینتو چه کردند؟ این همان تیمی است که اول فصل بسته شد و میبینید که چقدر تیم خوب و جنگجویی بود. خوب در نیمفصل میتوانست تقویت شود و بازیکنان موردنیاز به تیم اضافه شود، نقاط ضعف ترمیم شود نه اینکه یک فصل کاری برای تقویت تیم انجام نشود و انتظار داشته باشید قهرمان شود. ما در سالی که قهرمان شدیم در میانه فصل تیم را با نظر سرمربی تیم تقویت کردیم. اصلاً نیمفصل برای همین است. یکی از مدیران سابق باشگاه هم مدعی شده بود در زمان ورود شما 30 میلیارد در حساب موجود بوده است و آقای مددی به شما اعلام کرد این مبلغ به پرداخت طلب استراماچونی اختصاص دارد. وقتی یک نفر بیاخلاقی میکند سایرین هم به خودشان اجازه میدهند اینطور اظهارنظر کنند. اولاً حدود 25 میلیارد تومان از مبلغ انتقال قایدی باقی مانده بود در حالی که اعضای تیم بیش از 40 میلیارد تومان از فصل قبل مطالبه داشتند و ما در آستانه آغاز فصل جدید با بحران مواجه بودیم. به شکل دقیق بخواهم بگویم 830 هزار دلار از مبلغ انتقال قایدی مانده بود و یک میلیون دلار دیگر قبل از آمدن من هزینه شده بود که اسناد آنهم موجود است. زمانی که آمدم در همان چند روز پیش از اینکه با اسپانسر توافق کنیم، مبالغی را تأمین کردیم به آن 25 میلیارد اضافه کردیم و مطالبات اعضای تیم از کادر فنی تا بازیکنان را دادیم. اینها که مسائل پنهانی نیست. اسناد حسابرسی باشگاه قابل بررسی و مستند است. ضمن اینکه اولاً آن زمان اصلاً حکم استراماچونی قطعی نشده بود و در عین حال اگر قرار بود حکم استرا به فرض پرداخت شود، همه آن پول لازم بود که قبل از دوران ما هزینه شده بود. فکر نمیکنید پرداخت طلب استراماچونی اولویت داشت؟ بعدها که موضوع استراماچونی به بحران تبدیل شد این موضوعات مطرح شد در حالی که در مدیریت شما ابتدا ملزم به پرداخت بدهی قطعی هستید. ما در همان مقطع هم مسئله صدور مجوز حرفهای را داشتیم که زمانش تمام شده بود و پروندههای متعددی بود که با بدهی قطعی مواجه بودیم. بعد از پرداخت طلب تیم ابتدا به سراغ بدهیهای قطعی به جای مانده از گذشته رفتیم. قرار بود رأی نهایی استراماچونی بهمن 1401 بیاید، بعد موکول شد به اسفند، باز به تعویق افتاد و قرار بود فروردین بیاید، اما در نهایت رسید به اواخر مرداد. در کدام مورد شاهد بودهایم که قبل از نهایی شدن رأی، مبلغ بدهی پرداخت شده باشد؟ بله اگر مدیران اسبق در همان زمانی که استراماچونی رفت با او توافق میکردند و کار به شکایت کشیده نمیشد، این مشکل به وجود نمیآمد، اما وقتی شکایت انجام شده باید مراحل رسیدگی تمام شود و حکم نهایی ابلاغ شود تا برای پرداخت اقدام کنید. ما در این مقطع احکام دیگری داشتیم مثل طلب میلیچ، دیاباته و یا باشگاه پورتیموننسه پرتغال از بابت انتقال سلمانی، خوب این موارد را پرداخت کردیم که ضروری بود. دیاباته درخواست دریافت 540 هزار دلار داشت که دفاع کردیم و در نهایت با 175 هزار دلار پرونده مختومه شد. درباره میلیچ هم دفاع خوبی انجام شد و عدد پایینتر آمد. در همان مقطع امور بینالملل و بخش حقوقی در جلسه دفاع پرونده استراماچونی حاضر شدند. براین اساس در مرحله پرداخت قرار نداشتیم که بخواهیم 25 میلیارد مهر 1400 را در اینجا هزینه کنیم و در آستانه آغاز فصل مطالبات بازیکنان و مربیان را ندهیم. برخی حاشیههای مطرح شده در این مدت از جمله ماساژور و مترجم یک میلیاردی یا مسئله وامها هم بیپاسخ ماند. آنقدر حجم دروغها زیاد بوده است که واقعاً فرصتی برای پاسخ دادن به یک یک آنها نبود. اصلاً ماساژور و مترجم یک میلیارد تومانی نادرست است. به راحتی حرف خلاف میگویند. بررسی مبالغ منتشرشده در کدال یا حتی استعلام از سازمان لیگ کار سختی نیست. اعداد و ارقام مشخص است. خوب اعلام کنند کدام ماساژور تیم چنین قراردادی داشته یا عدد قرارداد مترجم چه میزان است و چرا این دروغها را برای به حاشیه کشاندن تیم منتشر میکنند؟ در مسئله وام من از شما میپرسم کدام ارگان و نهاد، کارکنانش را به بانک طرف قرارداد برای دریافت وام معرفی نمیکند و آیا این کار غیرقانونی است؟ سوءاستفاده از منابع و منافع باشگاه شده است؟ تخلف است؟ مگر از حساب باشگاه به کسی وام داده شده یا اینکه باشگاه تعدادی از کارمندان خودش را معرفی کرده که بانک از محل اعتبار خودش به آنها وام بدهد و این کار نادرستی است؟ ضمن آنکه فهرستی دروغین بدون امضا ساختند و منتشر کردند که نام برخی از افراد در آن دیده میشد که نه درخواستی برای دریافت وام داشتند و نه اصلاً وامی دریافت کرده بودند. از 30 میلیون هزینه اجاره ماشین و راننده بهصورت شبانهروزی گفتند، اما از 25 میلیارد قرارداد رایگان پروازهای تیم نگفتند که دو فصل باشگاه هیچ هزینهای به شرکت هواپیمایی پرداخت نمیکند. واقعیتها را تحریف کردند، اما این 25 میلیارد واقعی را ندیدند یا نخواستند حقایق را بگویند؟ بیش از 200 میلیارد درآمد را ندیدند. خودرو و راننده 24 ساعته در اختیار باشگاه بوده برای کارهای باشگاه. کار تیم قهرمان متأسفانه به جایی رسید که اخبار یک ماشین که برای کارهای باشگاه اجاره شده بود جایگزین تلاش برای گرفتن تبلیغات محیطی و حق محتوای باشگاه شد. آن روندی که در زمینه اقتصادی و فنی و عمرانی ایجاد شده بود کامل به عقب بازگرداندند. افرادی که باعث این کار بودند باید بیایند و پاسخ دهند. آنهایی که طراحی کردند و تصمیم ساختند باید پاسخ دهند. یکی از مسائل جدی مطرح شده درباره عملکرد شما گران بستن تیم و یا برخی قراردادهای منعقد شده در این دوره بوده از جمله جذب قایدی و یا قرارداد کاوه رضایی ... از زمان خروج من از استقلال کسی نمیتوانست متعرض نتایج و سطح فنی تیم شود، چرا که کیفیت و عملکرد تیم هم در فصل گذشته و هم در فصل اخیر کاملاً مشخص است. بعد از رفتن ما بازیکنی هم که به این تیم اضافه نشد و همان تیم اول فصل بود و کیفیت و توانمندی ساپینتو، کادر فنی و بازیکنان کاملاً مشخص بود. اول مدعی شدند 60 میلیارد گم شده است که دروغ بود. بعد مشخص شد یک ریال گم نشده و اعداد ورودی و هزینهکرد باشگاه مشخص است. خودشان آمدند و مصاحبه کردند و گفتند هیچ ابهامی نیست و همه حسابها مشخص است و شایعه 60 میلیارد صحت ندارد. سوژه دوم پروژه تخریب این بود که بگویند در باشگاه پولی نمانده و حساب خالی شده است در حالی که در شبکه سوم طبق نمودار نشان دادیم از مجموع حدود 700 میلیارد ورودی، 123 میلیارد در روز خروج من از باشگاه در حساب باقی مانده بود، پس حساب خالی نبود و از مجموع حدود 580 میلیاردی که هزینه شد کاملاً مشخص بود که در حدود 380 میلیارد هزینه جاری در دو فصل شده و تقریباً 200 میلیارد هم بدهی و اقساط پرداخت شده و گزارش حسابرسی رسمی به فاز دوم پروژه تخریب پاسخ داد. در فاز سوم خواستند بگویند تیم گران بسته شده یا قراردادهای نادرست، عجیب و موارد اینچنینی وجود داشته است که همه این اقدامات را در مسیر همان پروژه تخریبی میبینم. چرا فکر میکنید این موارد نقد عملکرد و بررسی دوره مدیریتی شما نیست و آن را پروژه تعبیر میکنید؟ شما در نقد عملکرد نقطه مثبت را هم میبینید، یعنی اقداماتی که در این یک سال انجام شده هیچ نکته مثبتی نداشته است؟ پس چطور استقلال بدون شکست و با اقتدار قهرمان شد و چطور تا روز حضور من صدرنشین بود و تا آخرین روز فصل مدعی جدی قهرمانی بود و حریفانش را با گلهای زیاد شکست میداد؟ چطور در آن یک سال یک بار تمرینات تیم به دلیل عدم پرداخت دستمزد بازیکنان تعطیل نشد و بازیکنان معترض نبودند؟ چطور در پایان فصل با بازیکنان تسویه حساب شد و از شرایط پرداختی رضایت کامل داشتند؟ چطور یک مورد در مسئله بازیکنان خارجی دچار مشکل نشدیم و همه دستمزدهای سیلوا، یامگا، آمانوف و ژستد به موقع پرداخت شد؟ ژستد از تیم جدا شد با رضایت کامل و تسویه حساب، نه شکایتی شکل گرفت و نه پرونده تازهای به راه افتاد. من از شما سؤال میپرسم چرا قراردادهای منعقد شده در این دوره یک به یک در رسانهها منتشر شد؟ مگر قرارداد ساپینتو قرارداد بدی است و ایرادی دارد؟ کدام قرارداد حرفهای در فوتبال ایران آپشن ندارد و آیا عجیب است که من آپشن پاداش قهرمانی برای سرمربی تیم در نظر بگیرم؟ سایر تیمهای مدعی قهرمانی چنین کاری نمیکنند؟ قرارداد مورایس، پاکو خمس، گلمحمدی و سایر مربیان لیگ منتشر شده است؟ دلیل این موضوع مشخص نیست که چرا بین 16 باشگاه فقط در یک باشگاه این اتفاقات دور از اخلاق میافتاد؟ چرا در آستانه بازیهای حساس استقلال، قراردادهای اعضای تیم منتشر میشد و چرا این اتفاق در مورد هیچ تیمی دیگری روی نمیداد؟ این مسائل غیرعادی نیست؟ کدام باشگاه زمانی که یک مربی حرفهای از اروپا استخدام میکند ماشین و مسکن مناسب برای سرمربی تیم تأمین نمیکند؟ آنهم مربی که میتوانست با مبلغ بیشتر در کشورهای عربی به تیمهای دیگر بپیوندد، اما با قراردادی منطقی به استقلال پیوست و کیفیت بازی و عملکرد تیمش هم مشخص بود. اینکه چنین قراردادی منتشر میشود هدفی غیر از بههم زدن تمرکز مربی تیم و ضربه زدن به استقلال دارد؟ اینگونه اقدامات را میشود خارج از پروژه تخریب توصیف کرد؟ غیر از این است که این مربی در زمان آجورلو به استقلال آمده پس نباید بگذاریم موفق شود؟ گناه ساپینتو چه بود که در این موقعیت تحت فشار قرار گرفت و از داخل شاهد چنین تخریبهای ناجوانمردانهای بود؟ من میگویم پروژه تخریب چون به هیچ نکته مثبتی اشاره نمیشود. قرارداد ما در انتقال محبی کار مثبت نبود؟ شرط انتقال دائم در این قرارداد پیشبینی شده بود به شکلی که باشگاه با پرداخت یک مبلغی میتوانست محبی را بهصورت قطعی جذب کند. در واقع طرف پرتغالی در صورت دریافت این مبلغ چارهای نداشت جز اینکه بازیکن را به استقلال بفروشد و نمیتوانست محبی را به تیم دیگری منتقل کند. این سرمایهگذاری برای آینده استقلال نیست؟ حتماً محبی سرمایه ارزشمند و بزرگی است و من اگر حضور داشتم با تأمین این مبلغ او را حفظ میکردم. آقای آجورلو به عقیده شما استقلال که طبق اعلام بورس با بودجه 400 میلیاردی بسته شده است تیم گرانی نیست؟ این تیم برای قهرمانی بسته شد و عدد نهایی هم شبیه سایر تیمهای در رقابت قهرمانی و البته از نظر من حتماً کمتر است. ضمن اینکه برخی از آپشنهای مربوط به قراردادها هم عملی نشد. شما باور میکنید مدعی دیگری باشد در این لیگ که کمتر از 400 میلیارد هزینه کرده است؟ همین الان گفتهاند سه تیم مدعی 1300 میلیارد هزینه کردند، استقلال اگر 400 میلیارد هزینه کرده که کمتر هم شده پس دو تیم دیگر بیش از 400 میلیارد هزینه کردند. من به شما میگویم تیمهای دیگری هم در این لیگ بودند که بیش از این هزینه کردند و همه ما هم به خوبی میدانیم، پس چرا وانمود میکردند استقلال گرانترین تیم لیگ بوده است در حالی که اینطور نبود؟ به تازگی وزیر ورزش گفته که یک تیم شهرستانی 570 میلیارد تومان هزینه کرده است. رفته رفته حقایق روشن میشود. زمانی که به استقلال آمدم طبق نظر فرهاد مجیدی چهار بازیکن خارجی گرفتیم تا از سهمیه خودمان در این بخش به بهترین شکل استفاده کنیم و دو بازیکن داخلی باکیفیت هم جذب کردیم که در کنار سایر نفرات ارکان قهرمانی بدون شکست استقلال بودند. کیفیت بازیکنانی مثل یامگا و سیلوا که کاملاً مشخص بوده و هست، در هر دو فصل رقم قرارداد این دو بازیکن کاملاً معقول بود. یامگا موفقترین خارجی فصل گذشته لیگ بوده و امسال هم یکی از بهترینها بود. سیلوا چه در فصل گذشته و چه در این فصل تأثیر و کیفیت خودش را نشان داد. حتی ژستد و آمانوف هم بازیکنان شایسته و خوبی بودند. آقای مجیدی به این نفرات اعتقاد داشت، آقای ساپینتو اما به برخی اعتقاد نداشت. این سلیقه مربی است، اما مجموع هزینه تیم فصل گذشته ما با هزینههای جاری از جمله هتل و سفرها، ترمیم زمینهای چمن و موارد دیگر و کل قرارداد اعضای تیم 270 میلیارد بود که کمتر از هفت میلیارد آن باقی ماند و ما به همه تعهداتمان در فصل قبل عمل کردیم. اگر گران بود چرا تیمهای دیگر با بودجه بیش از این نتوانستند قهرمان شوند و چنین نتایجی کسب کنند؟ در این فصل هم اگر همه آپشنهای قراردادهای بازیکنان استقلال و کادر فنی محقق میشد و این تیم در هر دو جام هم قهرمان میشد کل مبلغ قراردادهای اعضای تیم در حدود 400 میلیارد بود که برخی آپشنها محقق نشده است. در همین صورت به شما میگویم قطعاً استقلال تیم سوم یا چهارم لیگ از نظر میزان هزینه در فصل بود و دو یا سه تیم گرانتر بسته شدند، اما سؤال این است که چرا قراردادهای باشگاههای دیگر منتشر نشد؟ دلیل اینکه بورس و خصوصیسازی استقلال را صدرنشین میدانند، صداقت ماست که نه قرارداد زیرمیزی داشتیم و نه چیزی را پنهان کردیم. مبالغ و اعداد را شفاف و دقیق با تمامی آپشنها و هزینهها اعلام کردیم. وقتی همه چیز شفاف اعلام میشود به این معنی است که صداقت وجود دارد و شفافیت مانع از بروز تخلف میشود. اگر 15 باشگاه دیگر حاضر در لیگ، اعداد و ارقام خودشان را منتشر کنند، خواهید دید استقلال در جایگاه سوم یا چهارم قرار میگیرد. کمتر از این هم نمیشود برای چنین تیمی با میلیونها هوادار هزینه کرد. شما نمیتوانید استقلال را برای کسب سهمیه یا حضور در رتبههای میانی جدول آماده کنید. من نمیتوانستم به خواستههای هواداران تیم بیتوجه باشم و وقتی مبالغ و اعداد قراردادها به واسطه تورم بالا رفته، اجازه بدهم بازیکنان شاخص تیم جدا بشوند و این نفرات را به سادگی از دست بدهم. فصل قبل این تیم با جذب مهرههای مورد نیازش قهرمان شد و در این فصل هم مدعی جدی قهرمانی بود، چرا که ابزار لازم را داشت. از نظر برخی اتهام من این بوده که اجازه تضعیف استقلال را ندادهام. قطعاً از این عملکرد دفاع میکنم و به آن کاری که کردهایم، باور دارم. الان هم مشخص شده است که کدال و امثالهم همه واقعیت فوتبال ایران نیست و برخی تیمها بیشتر از استقلال هزینه کردند. الان شما فوتبال انگلستان را میبینید وقتی یک باشگاه اعداد واقعی را اعلام نمیکند و دست به پنهان کاری میزند با چه مجازاتهایی مواجه است. در فوتبال ما همه باشگاهها ملزم به ارائه لیست قراردادها نیستند و بعضی از آنها که اعلام میکنند هم تجربه نشان داده از روشهای دیگری بهره میبرند. من در اینجا رسماً اعلام میکنم قراردادهای اعلامی باشگاه استقلال در دوره مدیریت بنده شفاف و دقیق بوده است، بدون زیرمیزی، بدون پنهانکاری و مبلغی که مثلاً از جانب افراد متمول، خارج از قرارداد پرداخت شود. بر همین اساس با یقین و اطمینان میگویم استقلال گرانترین تیم لیگ نبوده و نیست. حالا توان پرداخت نبوده مدعی شدند تیم گران است، خوب من این تیم را بستهام براساس توانمندی خودم و وظیفه داشتم هزینهاش را بدهم. مگر سال گذشته که هزینه تیم را پرداخت کردیم هر روز در رسانهها گلایه کردیم و از مدیران قبلی گله و شکایت و تهمت که چرا فلان تعهد را ایجاد کردند؟ وقتی من بدهی دیاباته را دادم، مگر به مدیران سابق حمله کردم؟ وقتی بدهی باقیمانده بیمه و مالیات از زمان مدیران قبلی را پرداخت کردیم به عملکرد مدیران قبلی انتقاد کردیم؟ کادر مدیریت وظیفه اداره باشگاه را دارد، وظیفه درآمدزایی دارد. امسال هم اگر میماندم و نمیتوانستم پرداخت کنم، آجورلو مقصر بود، اما اگر مثل فصل گذشته به تعهدات خودم عمل میکردم و میتوانستم منابع لازم را تأمین کنم چطور؟ نمیشود که وقتی یک مدیری در میانه فصل کنار رفته مسئول وضعیت باشگاه در ادامه فصل باشد. فکر میکنید منطقی بود که دروازهبان ذخیره استقلال 10 میلیارد قرارداد ببندد؟ پست دروازه جایگاه حساسی است و شما باید ابتدای فصل حداقل دو دروازهبان آماده داشته باشید. ما در پاس، نکیسا و رودباریان و حاج اسبویی را همزمان داشتیم، بهزاد غلامپور را هم داشتیم، در همین استقلال سالها طالبلو و رحمتی کنار هم بودند. علیرضا رضایی دروازهبان جوان و بسیار مستعدی است. در دو مقطع ابتدای فصل آمد و گفت من از یک باشگاه دیگر عددی بیش از 10 میلیارد تومان پیشنهاد دارم که حقیقت داشت. او گفت اجازه بدهید بروم، در آنجا به من بازی هم میرسد. از او خواستیم با توجه به نیاز تیم بماند و طبیعتاً مبلغ قرارداد را مقداری افزایش دادیم که خود علیرضا هم توضیح داد که چقدر بوده و چه میزان دریافت کرده است و در مقابل قرارداد را تمدید کردیم. همین قرارداد جدید چند میلیارد ارزش دارد؟ خدای ناکرده در طول فصل مصدومیتی برای سیدحسین (حسینی) پیش میآمد میتوانستیم به فکر دروازهبان جایگزین مناسب نباشیم؟ همین امسال رضایی بازیکن آزاد بود و میتوانست با مبلغ قابل توجه به باشگاه دیگر برود، اما قرارداد دو ساله بستیم که حالا استقلال با هزینه بیشتری دروازهبان خودش را حفظ نکند. رضایی همین الان پیشنهادهای خیلی خوبی دارد، اما آینده و سرمایه استقلال است و باید حفظ شود. اگر هم فکر میکنند این مبالغ و اعداد زیاد است خُب توافق کنند و اجازه جدایی بدهند، آن وقت میبینند همین بازیکنان با چه اعداد و ارقامی به تیم دیگر میروند و برای آوردن یک دروازهبان باکیفیت جدید چند برابر این مبلغ باید پرداخت کرد. یک نکته جالب هم به شما بگویم که رقم قرارداد دروازهبان دوم یک تیم دیگر در حدود قرارداد رضایی است، ولی شما چیزی از آن نمیشنوید چون فقط قرار است که آجورلو تخریب شود و استقلال اسیر حاشیه بماند. جالب است؛ برخی از آنهایی که تریبون دارند و در ظاهر مجری هستند و در باطن میخواهند نقشهای دیگری در فوتبال داشته باشند، در سال قهرمانی همه کار کردند که این تیم قهرمان نشود. با تمام وجود تلاش و همه جور حاشیه هم درست کردند. شب اعلام رأی استیناف بازی با گلگهر هم اعلام کردند که این رأی برمیگردد. در نهایت موفق نشدند و مجبور شدند قهرمانی استقلال را ببینند حالا با تمام توان دنبال عقدهگشایی و تخریب هستند. همه جور تهمت در لباس مجریگری میزنند و وقایع را وارونه میکنند. استقلال را مظلوم گیر آوردهاند و نسبت به دیگر تیمها که بیشتر از استقلال هزینه کردهاند، بیتفاوت هستند. البته بیتفاوت نیستند بلکه حقیقت را میدانند، اما هدف تخریب استقلال است. این افراد هم در ناکامی استقلال دخیل هستند. اینها به مرکز بمباران رسانهای علیه استقلال تبدیل شدهاند. آن تیمی که به سویش شلیک شد از بداقبالی آنها قهرمان شد و آن تیرها در فصل قهرمانی به هدر رفت. من از پشت پردههای این تخریبها خبر دارم و اگر مدیران مربوطه خواستند، میتوانم درباره شبکه روابطی که منجر به این بغض و کینه شده است با آنها گفتوگو کنم. حالا اگر لازم باشد یک روز بیشتر از این افراد خواهم گفت که مردم بدانند دشمن واقعی استقلال کیست. ما البته جلوی نفوذ خیلیها را در اموری که مربوط به آنها نبود، گرفتیم که الان میخواهند انتقام بگیرند. اگر لازم باشد بعدها بیشتر صحبت میکنم. در مورد قرارداد و تفاهمنامه باشگاه استقلال با کاوه رضایی مسائل زیادی مطرح شد. واقعاً چرا استقلال باید در صورت عدم تمایل به جذب این بازیکن غرامت پرداخت کند؟ اولاً من از کاوه رضایی بازیکن سابق استقلال تشکر میکنم، بازیکنی که علاقه خودش به استقلال را نشان داد. وقتی ما در ابتدای فصل برای جذب کاوه دچار مشکل شدیم با این وجود که قرارداد بسته بودیم، راهی تراکتور شد، بدون هیچ ادعایی و گلایه هم نکرد. در نیمفصل هم دیدیم از شکایت خودش صرفنظر کرد و در نهایت هیچ مبلغی نمیخواست از استقلال دریافت کند. کاوه در ابتدای فصل آزاد بود و میتوانست به هر تیمی که میخواهد برود. سه باشگاه متمول که مدعی و رقیب ما بودند کاوه را میخواستند و میتوانستیم به این مسئله بیتفاوت باشیم، اما این کار را نکردیم. اول به این دلیل که ساپینتو، کاوه را میشناخت و به او اعتقاد داشت. سرمربی تیم درخواست کرد شرایطی فراهم شود که کاوه در نیمفصل به استقلال برگردد. دوم اینکه از نظر اخلاقی مذاکره کرده بودیم و در آستانه انعقاد قرارداد بودیم و مایل بودم به این تعهد عمل کنیم و سوم اینکه در فضای رقابت طبیعی است مایل نباشم تیمهای رقیب تقویت شوند. وقتی سرمربی تیم شما به این بازیکن اعتقاد دارد و درخواست میکند که او در نیمفصل به استقلال برگردد وظیفه مدیرعامل غیر از این است که خواسته مربی را برآورده کند؟ ما تفاهم کردیم که کاوه در نیمفصل اول برای تراکتور بازی کند و در نیمفصل دوم به استقلال برگردد. بند غرامت از همین جهت بود. وقتی شما تعهدی به این بازیکن ندارید و متعهد به جذب او در نیمفصل نمیشوید چه دلیل دارد که او متعهد باشد در نیمفصل به تیم شما بیاید؟ میتواند از همان ابتدای فصل تیم خودش را انتخاب کند و با یک قرارداد یک ساله به تیم دیگر برود. من اگر در استقلال حضور داشتم قطعاً به این تعهد عمل و کاوه را جذب میکردم طبق توافقی که با خود ایشان و ساپینتو داشتیم و طبیعتاً در این شرایط غرامتی مطرح نمیشد. پیشبینی نمیکردم تا نیمفصل در خدمت استقلال نیستم و ممکن است بعد از من چنین تمایلی نباشد. پس غرامت در قراردادی را امضا کردم که خودم متولی اجرای آن بودم و به آن عمل میکردم تا بحث غرامت مطرح نشود. عجیب اینجاست که در ادامه بیاخلاقیها، تفاهم با او را منتشر کردند در حالی که آخر هم دیدیم بر خلاف این تهمتها کاوه هیچ انتظاری نداشت و دنبال دریافت غرامتی هم نبود و اصلاً غرامتی پرداخت نشد. در مورد قرارداد مدیربرنامههای یامگا هم مسائل عجیبی مطرح شد اینکه قرارداد بازیکن 300 هزار دلار و قرارداد مدیربرنامههایش 260 هزار دلار بوده است؟ اینکه عرض کردم اینها بیاخلاقی و پروژه تخریب است و انتقاد نیست به همین دلیل است. دو سال است که طبق آمار یامگا مؤثرترین بازیکن استقلال است، فصل گذشته از نظر آمار مؤثرترین مهره بود و این فصل هم کاملاً عملکردش مشخص است، اما یک نفر نمیگوید این بازیکن ارزشمند با 300 هزار دلار به استقلال آمد، امسال قراردادش به حدود 460 هزار دلار رسید که بعضی بازیکنان خارجی لیگ با دستمزدی بیش از دو برابر کوین یامگا چنین عملکردی نداشته است و ندارند. قیمت دلار 30 هزار تومان بود و 460 هزار دلار میشود 13 میلیارد تومان. آیا بازیکنی با این عملکرد و سطح فنی یامگا ارزش کمتری دارد؟ ما وقتی کیفیت و توانمندی این بازیکن را دیدیم قراردادش را به مدت سه فصل دیگر تمدید کردیم که این سرمایه ارزشمند که شرایط سنی خوبی هم دارد برای استقلال حفظ شود که اقدام بزرگی بود، چون اگر این تمدید انجام نمیشد الان یامگا بازیکن آزاد بود و طبق قانون از چند ماه قبل میتوانست قرارداد جدید با یک باشگاه دیگر منعقد کند. ما قرارداد او را تمدید کردیم و این اقدام مهم بود. عدد و رقم هم منطقی بود. مجموع مبلغ قرارداد یامگا در سه فصل به 1. 5 میلیون دلار میرسد در حالی که بازیکن خارجی دیگر با حدود همین مبلغ قرارداد یک ساله بسته است و در باشگاه دیگری بازی میکند. از جمع این مبلغ و قرارداد سه ساله دریافتی ایجنت ایشان به همان 260 هزار دلار میرسد، در حالی که در سال اول هم مبلغی دریافت نکرده بود، در واقع برای چهار سال چنین مبلغی میگیرد. بعد همین ایجنت آمد باز هم 50 هزار دلار تخفیف داد و اعلام کرد 210 هزار دلار میگیرد. ایجنتی که ابتدا به ما پیشنهاد داد برای سه سال قرارداد یامگا 2. 5 میلیون دلار تنظیم و تمدید شود، با مذاکرات طولانی این مبلغ را به 1. 5 میلیون رساندیم در حالی که به خوبی میدانیم ارزش این بازیکن به مراتب بیشتر است. سهم ایجنت بیشتر شد تا مبلغ قرارداد به میزان زیادی کمتر شود. طبیعتاً ایجنت او میخواست، قرارداد بازیکن بالا برود که درصد خودش زیاد شود. افزایش درصد خودش را قبول کردیم که مبلغ قرارداد بازیکن دو برابر نشود و بازیکن را راضی کند که این اتفاق افتاد. یعنی هم از نظر اقتصادی این کار ارزش داشت و هم فنی. حالا میگویند گران بسته شده است؟ ایرادی ندارد، همین امسال یامگا را بفروشند و ببینند به مبلغی به مراتب بیش از این میتوانند این بازیکن را ترانسفر کنند یا نه؟ حالا میبینید هم به آجورلو تهمت میزنند، هم مطالب خلاف واقع میگویند و هم تمرکز و آرامش تیم را بههم میزنند به شکلی که مهمترین بازیکن تیم میبیند اخبار مرتبط با قراردادش در رسانهها مطرح شده است آنهم قراردادی که هیچ ایراد و مشکلی ندارد. چندین بار گفتند باید دو میلیون دلار به بازیکن خارجی تیم غرامت بدهیم، چون قرارداد دو میلیون دلاری دارد. اولاً مجموع این قرارداد سه ساله، دو میلیون دلار نیست و حدود یک و نیم میلیون دلار است، ثانیاً حالا در پایان فصل اول این قرارداد هستیم و باشگاه موظف است 460 هزار دلار به یامگا برای این فصل بپردازد و تا الان هم طبیعتاً یک مبلغی پرداخت شده است، پس مبلغ قرارداد دو فصل آتی مانده که اگر دستمزد بازیکن را ندهید، میرود و میتواند شکایت کند. بازیکن که مجانی بازی نمیکند. چطور میگویید دو میلیون دلار باید بدهیم در حالی که یک سال از قرارداد سه ساله گذشته و حدود یک میلیون دلار مبلغ قرارداد دو فصل بعد باقی مانده است؟ میخواهید بازیکن شاخص تیم دو فصل آینده رایگان بازی کند؟ خود یامگا از شنیدن این دروغها حیرت کرده و معترض شده که چرا مسائل غیر واقعی درباره قرارداد من مطرح میکنید؟ یامگا سرمایه استقلال است و پیشنهادهای خوب خارجی و داخلی دارد. تمدید قرارداد او هم ارزش فنی داشت و هم اقتصادی.
افزودن دیدگاه
دیدگاه کاربران