ازدواج دوباره واندا نارا و مائورو ایکاردی / این زوج برای سالگرد ازدواجشان، عهدشان را تجدید میکنند

به گزارش خبرنگار سرخ نیوز، واندا نارا و مائورو ایکاردی، در مراسمی در ژوئن 2014، ازدواج کردند، اما الان و 9 سال بعد، این زوج به دنبال ازدواج مجدد و تجدید عهدشان هستند، سنتی که در ازدواجهای مسیحی رایج است.

اولین ازدواج آنها در آرژانتین برگزار شد و مراسم کوچکی هم نبود. این مدل زیبا، لباس بی نظیری از طراح معروف، الکساندر مک کوئین را با کفش های برند لویی ویتون پوشیده بود و روی ناخن هایش برند سواروسکی داشت.

حالا تمایل آنها برای تجدید عهد ازدواجشان، بعد از آن به وجود آمده که این زوج در ماه‌های اخیر، با وجود ادعای خیانت این بازیکن با بازیگر معروف، چاینا سوارز، نزدیکتر از همیشه به نظر میرسند.

در حال حاضر هر دوی آنها در تلاشند تا به کمک هم بتوانند بیماری نارا را شکست دهند. این زن جوان به سرطان خون مبتلا شده و تحت درمان است، اگرچه این موضوع، او را از ادامه اجرا در نسخه ایتالیایی برنامه«رقص با ستارگان» محروم نکرده است.

این مدل در مصاحبهای با مجله Gente پیشنهاد ازدواج مجدد با همسرش را تایید کرده است. او میگوید که این یک "هدیه" است و راهیست برای جشن گرفتن 10 سال ازدواج. سال آینده، ازدواج آنها ده ساله میشود.

نارا گفت:

او بعد از ده سال زندگی مشترک، از من خواستگاری کرد. ما هنوز برای آن تصمیم نگرفتهایم، اما پیشنهاد او بسیار زیبا بود. برای من بدیهی است، میدانم که در آرژانتین خواهد بود. تنها چیزی که در حال حاضر مشخص شده، این است که ما کریسمس را در اروپا سپری خواهیم کرد. چیزی که در این اواخر یاد گرفتهام این است که خیلی از زمان حال لذت ببرم و کمتر برنامهریزی کنم. درست است که وقتی ازدواج می‌کنید،بررسی میکنید که چقدر تعهدتان واقعیست و با هم در سلامتی و در بیماری همراه می‌شوید.

نارا قدر فداکاری ایکاردی را میداند

لوسمی نوعی سرطان است که بر مغز استخوان در خون تأثیر میگذارد. تخمین زده میشود که این بیماری،سالانه 309000 نفر را در سراسر جهان میکشد، بنابراین بیماری ترسناکی است، اما نارا قدر فداکاری همسر و شریک قدیمی اش را میداند.

ازدواج دوباره واندا نارا و مائورو ایکاردی! این زوج برای سالگرد ازدواجشان، عهدشان را تجدید میکنند

نارا گفت:

خوبترین چیزی که از مائورو در این ده سالی که با هم بودهایم، دیدم، وقتی بود که بیماری ام تشخیص داده شد. به یاد دارم که یک شب خواب بودم و حدود چهار صبح از خواب بیدار شدم و مائورو را پای تلفنش دیدم که در سراسر دنیا، به دنبال این بود که کجا من را درمان کند، کجا از من مراقبت کند. وقتی یکی ازدواج میکند، میگوید که در حالت خوب و بد و سلامتی و بیماری کنار توست. شما این را میگویید، چون آن را بدیهی میدانید، اما آنقدر هم بدیهی نیست. زندگی شما را به موقعیت هایی میبرد که در آن موقعیت های پیچیده، عشق واقعی را میبینید.