عذرخواهی بروس لی از جکی چان / احترام دو اسطوره هنرهای رزمی برای همدیگر

به گزارش خبرنگلر سرخ نیوز، جکی چان و بروس لی احترام عمیقی برای همدیگر قائل بودند. این احترام متقابل که بین دو اسطوره هنرهای رزمی در سینما وجود داشت، سر صحنه فیلمبرداری یک فیلم شکل گرفت.

چان در مسیر حرفه ای اش از لی الهام گرفته بود. وقتی که چان هنوز یک بدلکار بود، بروس لی به یک سوپراستار جهانی تبدیل شده بود، اما وقتی که لی در سال 1973 از دنیا رفت، به نظر می‌رسید که چان باید قدم جای پای او بگذارد.

طبیعتاً، وقتی که لی دیگر بین ما نبود، برای کارگردانانی که بازیگری می‌خواستند که در نقش‌های جدی هنرهای رزمی بازی کند، چان گزینه مناسبی بود، اما طولی نکشید که چان توانست هویت منحصربه‌فردی را برای خودش بسازد و مهارت‌های مبارزه‌اش را با حس شوخ طبعی ترکیب کند. رابطه این دو ستاره سینما، وقتی شروع شده بود که چان به عنوان بدلکار لی کار می کرد.

با این حال، جالب اینجاست که لحظه ای در رابطه حرفه ای بین چان و لی وجود داشته که در آن، ستاره سینما، بدلکار جوانش را محکم تر از چیزی انتظار داشته، زده است. چان تنها حدود 80 سنت در روز درآمد داشت، بنابراین وقتی لی که سر صحنه مبارزه فیلم، ضربه محکمی به او زد، برای جلب همدردی، طوری رفتار کرد که انگار مصدومیتش بدتر از آن چیزی است که واقعاً بود.

چان یک بار به Variety گفت: «به عنوان یک بدلکار، می‌توانی هر روز ضربه بخوری. مهم نیست. وانمود کردم که آسیب دیدهام و بعد او به کمک من آمد. او گفت: متاسفم. تمام روز و تمام شب، هر بار که برمی گشتم، لی را می دیدم که می خواست ببیند حالم خوب است یا نه. می خواستم دوباره من را بزند».

جی چان : بروس لی را به خاطر مهربانی اش تحسین می کنم

در آن زمان، چان هنوز به جایی نرسیده بود که یکی از شناخته شده ترین بازیگران جهان باشد، اما لی در اوج شهرتش قرار داشت. به همین خاطر، احتمالاً چان میئخواسته در مرکز توجه قرار بگیرد. وقتی که لی سر صحنه ضربه محکمی به او می زد، او حتماً کاری میکرد که اسطوره ورزش های رزمی متوجه کاری که کرده بشود.

جکی چان در کتاب خاطراتش با نام Jackie Chan: My Life in Action در سال 1998 با جزئیات بیشتری توضیح داده که این اتفاق چطور افتاده است. او نوشته:

در تمرین به من گفتند که ضربه‌ای ملایم به من می‌زند، من به زمین می افتم، طوری که انگار بیهوش شده ام و بعد او مدت کوتاهی جلوی دوربین ژست می گیرد و بعد فرار می کند. خب، قرار بود اینطوری شود! وقتی که دوربین‌ها شروع به فیلمبرداری کردند، حتماً آدرنالین آن لحظه‌ حاکم شده بود.

این بازیگر ادامه می دهد:

من دویدم تا به او حمله کنم، او چرخید و پاو!...(ضربه محکمی زد) اما بروس م یدانست که اشتباهی کرده... و تمام روز، بین صحنه‌ها، فقط به من نگاه می‌کرد و می‌گفت «متاسفم» چون صورتم مثل یک سنجاب ورم کرده بود. از بین تمام کارهایی که بروس انجام داده و همه چیزهایی که نماینده اش بوده، من او را به خاطر مهربانی اش در آن روز تحسین می کنم.